مجسمه باروک

روم،_سانتا_ماریا_دلا_ویتوریا،_دی_ورزوکونگ_در_هایلیگن_ترزا_(برنینی)
مجسمه باروک مجسمه ای است که با سبک باروک دوره بین اوایل قرن 17 و اواسط قرن 18 مرتبط است. در مجسمه‌سازی باروک، گروه‌هایی از فیگورها اهمیت جدیدی پیدا کردند، و حرکت و انرژی پویایی از اشکال انسانی وجود داشت - آنها به دور یک گرداب مرکزی خالی می‌پیچیدند یا به فضای اطراف می‌رسیدند. مجسمه‌های باروک اغلب چندین زوایای دید ایده‌آل داشتند و ادامه‌ی کلی حرکت رنسانس را منعکس می‌کردند که از نقش برجسته به مجسمه‌هایی که در دور ایجاد شده بودند، و برای قرار گرفتن در وسط یک فضای بزرگ طراحی شدند - فواره‌های استادانه‌ای مانند فونتانای جیان لورنزو برنینی. dei Quattro Fiumi (رم، 1651)، یا کسانی که در باغ های ورسای بودند، یک تخصص باروک بودند. سبک باروک کاملاً برای مجسمه‌سازی مناسب بود و برنینی در آثاری مانند خلسه سنت ترزا (1647-1652) شخصیت غالب عصر بود. بسیاری از مجسمه‌های باروک عناصر فوق‌العاده مجسمه‌سازی را اضافه می‌کنند، به عنوان مثال، نور پنهان، یا فواره‌های آب، یا مجسمه‌سازی و معماری در هم آمیخته شده تا تجربه‌ای متحول کننده برای بیننده ایجاد کنند. هنرمندان خود را در سنت کلاسیک می‌دیدند، اما مجسمه‌سازی هلنیستی و بعدی رومی را تحسین می‌کردند، نه دوره‌های «کلاسیک» را که امروزه دیده می‌شود.[2]

مجسمه‌سازی باروک پس از رنسانس و مجسمه‌سازی مانریست و روکوکو و مجسمه‌سازی نئوکلاسیک جایگزین آن شد. رم اولین مرکزی بود که این سبک در آن شکل گرفت. این سبک به بقیه اروپا گسترش یافت و به ویژه فرانسه در اواخر قرن هفدهم جهت جدیدی داد. سرانجام از اروپا فراتر رفت و به متصرفات استعماری قدرت های اروپایی، به ویژه در آمریکای لاتین و فیلیپین رسید.

اصلاحات پروتستان تقریباً به طور کامل مجسمه‌سازی مذهبی را در بسیاری از اروپای شمالی متوقف کرده بود، و اگرچه مجسمه‌سازی سکولار، به‌ویژه برای مجسمه‌های پرتره و بناهای یادبود مقبره، ادامه داشت، عصر طلایی هلند هیچ جزء مجسمه‌سازی مهمی خارج از زرگری ندارد.[3] تا حدی در واکنش مستقیم، مجسمه سازی در آیین کاتولیک مانند اواخر قرون وسطی برجسته بود. هلند جنوبی کاتولیک شاهد شکوفایی مجسمه‌های باروک بود که از نیمه دوم قرن هفدهم شروع شد، با کارگاه‌های محلی بسیاری که طیف وسیعی از مجسمه‌های باروک از جمله مبلمان کلیسا، بناهای یادبود مراسم تشییع جنازه و مجسمه‌های کوچک ساخته شده در چوب‌های عاج و بادوام مانند شمشاد را تولید می‌کردند. . مجسمه سازان فلاندری نقش برجسته ای در گسترش اصطلاح باروک در خارج از کشور از جمله در جمهوری هلند، ایتالیا، انگلستان، سوئد و فرانسه دارند.

در قرن هجدهم مجسمه‌سازی زیادی بر روی خطوط باروک ادامه یافت - فواره تروی تنها در سال 1762 تکمیل شد. سبک روکوکو برای کارهای کوچک‌تر مناسب‌تر بود.[5]

مطالب
1 خاستگاه و خصوصیات
2 مجسمه برنینی و باروک رومی
2.1 مادرنو، موچی و دیگر مجسمه سازان باروک ایتالیایی
3 فرانسه
4 هلند جنوبی
5 جمهوری هلند
6 انگلستان
7 آلمان و امپراتوری هابسبورگ
8 اسپانیا
9 آمریکای لاتین
10 یادداشت
11 کتابشناسی


زمان ارسال: آگوست-03-2022