برترین مجسمه های معروف تمام دوران

 

بر خلاف یک نقاشی، مجسمه سازی یک هنر سه بعدی است که به شما امکان می دهد یک قطعه را از همه زوایا مشاهده کنید. مجسمه سازی چه برای تجلیل از یک شخصیت تاریخی یا خلق شده به عنوان یک اثر هنری، به دلیل حضور فیزیکی آن بسیار قدرتمندتر است. برترین مجسمه‌های معروف همه زمان‌ها فوراً قابل تشخیص هستند، که توسط هنرمندان قرن‌ها و در رسانه‌های مختلف از مرمر تا فلز ساخته شده‌اند.

مانند هنر خیابانی، برخی از آثار مجسمه سازی بزرگ، جسورانه و غیرقابل چشم پوشی هستند. نمونه های دیگر مجسمه سازی ممکن است ظریف باشند و نیاز به مطالعه دقیق داشته باشند. درست در اینجا در نیویورک، می‌توانید قطعات مهم را در پارک مرکزی، که در موزه‌هایی مانند The Met، MoMA یا Guggenheim یا به‌عنوان آثار هنری عمومی در فضای باز نگهداری می‌شوند، مشاهده کنید. بسیاری از این مجسمه های معروف را حتی معمولی ترین بینندگان می توانند شناسایی کنند. از دیوید میکائل آنژ تا جعبه بریلو وارهول، این مجسمه‌های نمادین، آثاری از دوران خود و سازندگانشان هستند. عکس‌ها عدالت این مجسمه‌ها را رعایت نمی‌کنند، بنابراین هر طرفدار این آثار باید برای جلوه کامل آنها را به صورت حضوری ببیند.

 

برترین مجسمه های معروف تمام دوران

زهره ویلندورف، 28000–25000 ق.م

عکس: موزه طبیعی تاریخ

1. زهره ویلندورف، 28000–25000 قبل از میلاد

این مجسمه کوچک که ارتفاع آن کمی بیش از چهار اینچ است در سال 1908 در اتریش کشف شد. برخی از محققان معتقدند که ممکن است این عکس از خود یک زن باشد. این مشهورترین در میان بسیاری از چنین اشیایی است که مربوط به عصر حجر قدیم است.

ایمیلی که واقعا دوستش خواهید داشت

با وارد کردن آدرس ایمیل خود، با شرایط استفاده و خط‌مشی رازداری ما موافقت می‌کنید و با دریافت ایمیل‌هایی از Time Out درباره اخبار، رویدادها، پیشنهادات و تبلیغات شریک موافقت می‌کنید.

نیم تنه نفرتیتی، 1345 ق.م

عکس: با اجازه CC/Wiki Media/Philip Pikart

2. نیم تنه نفرتیتی، 1345 ق.م

این پرتره از زمانی که برای اولین بار در سال 1912 در ویرانه های آمارنا، پایتختی که توسط جنجالی ترین فرعون تاریخ مصر باستان ساخته شد، کشف شد، نماد زیبایی زنانه بوده است: آخناتون. زندگی ملکه او، نفرتیتی، چیزی اسرارآمیز است: تصور می‌شود که او مدتی پس از مرگ آخناتون به عنوان فرعون حکومت کرد - یا به احتمال زیاد، به عنوان نایب السلطنه پسر پادشاه توتانخ آمون. برخی مصر شناسان معتقدند که او در واقع مادر توت بوده است. تصور می‌شود که این مجسمه نیم تنه آهکی با پوشش گچ بری، کار دست توتموس، مجسمه‌ساز دربار آخناتون باشد.

 
ارتش سفالی، 210–209 قبل از میلاد

عکس: با اجازه CC/Wikimedia Commons/Maros M raz

3. ارتش سفالی، 210–209 قبل از میلاد

ارتش سفالی که در سال 1974 کشف شد، یک انبار عظیم از مجسمه های گلی است که در سه گودال عظیم در نزدیکی مقبره شی هوانگ، اولین امپراتور چین، که در سال 210 قبل از میلاد درگذشت، مدفون شده است. بر اساس برخی تخمین ها، ارتش به منظور محافظت از او در زندگی پس از مرگ، بیش از 8000 سرباز به همراه 670 اسب و 130 ارابه دارد. اندازه هر کدام از آنها واقعی است، اگرچه قد واقعی با توجه به درجه نظامی متفاوت است.

لائوکون و پسرانش، قرن دوم قبل از میلاد

عکس: با اجازه CC/Wiki Media/LivioAndronico

4. لائوکون و پسرانش، قرن دوم قبل از میلاد

شاید معروف ترین مجسمه دوران باستان روم،لائوکون و پسرانشدر ابتدا در سال 1506 در رم کشف شد و به واتیکان منتقل شد، جایی که تا به امروز در آنجا اقامت دارد. این بر اساس افسانه یک کشیش تروا است که به همراه پسرانش توسط مارهای دریایی که خدای دریا پوزئیدون به عنوان انتقام تلاش لائوکون برای افشای نیرنگ اسب تروا فرستاده بود، کشته شد. این گروه بندی فیگوراتیو در اندازه واقعی که در اصل در کاخ امپراتور تیتوس نصب شده بود، به سه مجسمه ساز یونانی از جزیره رودس نسبت داده می شود و به عنوان مطالعه ای در مورد رنج انسان بی رقیب است.

 
میکل آنژ، دیوید، 1501-1504

عکس: با اجازه CC/Wikimedia/Livioandronico2013

5. میکل آنژ، دیوید، 1501-1504

یکی از نمادین‌ترین آثار در تمام تاریخ هنر، داوود اثر میکل آنژ، ریشه در پروژه‌ای بزرگ‌تر برای تزئین تکیه‌گاه‌های کلیسای جامع بزرگ فلورانس، Duomo، با گروهی از چهره‌های برگرفته از عهد عتیق داشت. رادیویدیکی بود و در واقع در سال 1464 توسط آگوستینو دی دوچیو آغاز شد. در طی دو سال بعد، آگوستینو موفق شد قسمتی از بلوک عظیم سنگ مرمر را که از معدن معروف در کارارا تراشیده شده بود، قبل از توقف در سال 1466 کند. به طور خلاصه روی آن کار کرد. سنگ مرمر تا 25 سال بعد دست نخورده باقی ماند تا اینکه میکل آنژ در سال 1501 حکاکی آن را از سر گرفت. او در آن زمان 26 سال داشت. پس از پایان کار، داوود شش تن وزن داشت، به این معنی که نمی‌توان آن را تا سقف کلیسای جامع بالا برد. در عوض، آن را درست در خارج از ورودی به Palazzo Vecchio، تالار شهر فلورانس به نمایش گذاشته شد. این فیگور که یکی از خالص‌ترین تقطیرهای سبک رنسانس عالی است، بلافاصله مورد استقبال عموم مردم فلورانس قرار گرفت و به عنوان نمادی از مقاومت خود دولت شهر در برابر قدرت‌هایی که علیه آن قرار گرفته بودند، مورد استقبال قرار گرفت. در سال 1873،دیویدبه گالری Accademia منتقل شد و یک نسخه ماکت در محل اصلی آن نصب شد.

 
جیان لورنزو برنینی، خلسه سنت ترزا، 1647–52

عکس: با اجازه CC/Wiki Media/Alvesgaspar

6. جیان لورنزو برنینی، خلسه سنت ترزا، 1647–52

جیان لورنزو برنینی که به عنوان مبتکر سبک باروک رومی بالا شناخته می شود، این شاهکار را برای کلیسایی در کلیسای سانتا ماریا دلا ویتوریا خلق کرد. باروک به طور جدایی ناپذیری با ضد اصلاحات مرتبط بود که از طریق آن کلیسای کاتولیک تلاش کرد تا موج پروتستانیسم را که در قرن هفدهم در اروپا موج می زد، متوقف کند. آثار هنری مانند برنینی بخشی از برنامه برای تأیید دوباره عقاید پاپی بود که در اینجا توسط نبوغ برنینی برای آغشته کردن صحنه‌های مذهبی با روایت‌های دراماتیک به خوبی ارائه شد.خلسهیک مورد در این مورد است: موضوع آن - سنت ترزای آویلا، راهبه و عارف اسپانیایی کارملیت که از رویارویی او با یک فرشته نوشته است - درست زمانی که فرشته می‌خواهد تیری را در قلب او فرو کند، به تصویر کشیده شده است.خلسهرنگ‌های وابسته به عشق شهوانی غیرقابل انکار است، به وضوح در بیان ارگاسمیک راهبه و پارچه پیچ خورده که هر دو چهره را می‌پیچد. برنینی یک معمار به عنوان یک هنرمند، محیط کلیسای کوچک را نیز با سنگ مرمر، گچ کاری و رنگ طراحی کرد.

 
آنتونیو کانوا، پرسئوس با سر مدوسا، 1804–1806

عکس: با حسن نیت از موزه متروپولیتن هنر/صندوق فلچر

7. آنتونیو کانوا، پرسئوس با سر مدوسا، 1804–1806

هنرمند ایتالیایی آنتونیو کانوا (1757–1822) به عنوان بزرگترین مجسمه ساز قرن هجدهم در نظر گرفته می شود. کارهای او مظهر سبک نئوکلاسیک بود، همانطور که می توانید در اجرای او در سنگ مرمر از قهرمان اسطوره ای یونانی پرسئوس مشاهده کنید. کانوا در واقع دو نسخه از این قطعه را ساخته است: یکی در واتیکان در رم، در حالی که دیگری در دادگاه مجسمه سازی اروپایی موزه هنر متروپولیتن قرار دارد.

ادگار دگا، رقصنده کوچک چهارده ساله، 1881/1922

عکس: موزه هنر متروپولیتن

8. ادگار دگا، رقصنده کوچک چهارده ساله، 1881/1922

در حالی که استاد امپرسیونیست ادگار دگا بیشتر به عنوان یک نقاش شناخته می‌شود، او همچنین در مجسمه‌سازی کار می‌کرد و احتمالاً رادیکال‌ترین تلاش آثار او را تولید کرد. دگا مد شده استرقصنده کوچک چهارده سالهاز موم (که نسخه های برنز بعدی پس از مرگ او در سال 1917 از آن ریخته شد)، اما این واقعیت که دگا لباس باله واقعی خود را به تن کرد (کامل با بالاتنه، توتو و دمپایی) و کلاه گیس موی واقعی، باعث ایجاد حسی شد.رقصندهدر ششمین نمایشگاه امپرسیونیست 1881 در پاریس به نمایش درآمد. دگا ترجیح داد بیشتر تزیینات خود را با موم بپوشاند تا با بقیه ویژگی‌های دختر همخوانی داشته باشد، اما توتو و همچنین روبانی که پشت موهای او بسته شده بود را همانطور که بودند نگه داشت و این شکل را به یکی از اولین نمونه‌های شی پیدا شده تبدیل کرد. هنررقصندهتنها مجسمه ای بود که دگا در طول زندگی خود به نمایش گذاشت. پس از مرگ او، حدود 156 نمونه دیگر در استودیوی او پیدا شد.

 
آگوست رودن، برگرهای کاله، 1894-1885

عکس: موزه هنر فیلادلفیا

9. آگوست رودن، برگرهای کاله، 1894-1885

در حالی که بیشتر مردم آگوست رودن مجسمه ساز بزرگ فرانسوی را با او مرتبط می دانندمتفکراین گروه که به یاد حادثه ای در طول جنگ صد ساله (1337–1453) بین بریتانیا و فرانسه می پردازد، برای تاریخ مجسمه سازی اهمیت بیشتری دارد. مأمور ساخت پارکی در شهر کاله (جایی که محاصره یک ساله انگلیسی ها در سال 1346 زمانی که شش تن از بزرگان شهر در ازای صرفه جویی در جمعیت، خود را برای اعدام پیشنهاد کردند) برداشته شد.برگرهااز فرمت معمول بناهای تاریخی در آن زمان اجتناب کرد: رودن به جای پیکره هایی جدا شده یا انباشته شده در هرم بالای یک پایه بلند، سوژه های اندازه واقعی خود را مستقیماً روی زمین و در سطح بیننده قرار داد. این حرکت رادیکال به سمت رئالیسم با رفتار قهرمانانه ای که معمولاً با چنین آثاری در فضای باز مواجه می شود، شکست. بابرگرهارودن یکی از اولین گام ها را به سمت مجسمه سازی مدرن برداشت.

پابلو پیکاسو، گیتار، 1912

عکس: سی سی/فلیکر/والی گوبتز

10. پابلو پیکاسو، گیتار، 1912

در سال 1912، پیکاسو یک ماکت مقوایی از یک قطعه ساخت که تأثیری بزرگ بر هنر قرن بیستم داشت. همچنین در مجموعه MoMA، گیتار را به تصویر می‌کشد، موضوعی که پیکاسو اغلب در نقاشی و کلاژ آن را بررسی می‌کند و از بسیاری جهات،گیتارتکنیک های برش و چسباندن کلاژ را از دو بعد به سه بعدی منتقل کرد. همین کار را برای کوبیسم نیز انجام داد، با مونتاژ اشکال مسطح برای ایجاد فرمی چندوجهی با عمق و حجم. نوآوری پیکاسو این بود که از کنده کاری و مدل سازی معمولی یک مجسمه از یک توده جامد اجتناب کرد. در عوض،گیتارمانند یک سازه به هم چسبیده بود. این ایده از ساختارگرایی روسی تا مینیمالیسم و ​​فراتر از آن بازتاب می یابد. دو سال پس از ساختگیتاردر مقوا، پیکاسو این نسخه را در قلع بریده شده ایجاد کرد

 
 
اومبرتو بوچونی، اشکال منحصر به فرد تداوم در فضا، 1913

عکس: موزه هنر متروپولیتن

11. اومبرتو بوچونی، اشکال منحصر به فرد تداوم در فضا، 1913

از آغاز رادیکال تا تجسم نهایی فاشیستی خود، فوتوریسم ایتالیایی جهان را شوکه کرد، اما هیچ اثری جز این مجسمه که یکی از چراغ های اصلی آن بود، یعنی اومبرتو بوچیونی، هذیان محض این جنبش را نشان نداد. بوچیونی با شروع به عنوان یک نقاش، پس از سفری که در سال 1913 به پاریس داشت، به کار در سه بعدی روی آورد و در آن استودیو چندین مجسمه ساز آوانگارد آن دوره، مانند کنستانتین برانکوزی، ریموند دوشان ویلون و الکساندر آرچیپنکو را گشت. بوچیونی ایده‌های خود را در این شاهکار پویا ترکیب کرد، که شکلی گام‌به‌گام را به تصویر می‌کشد که در یک «تداوم ترکیبی» حرکت است، همانطور که بوچیونی آن را توصیف کرد. این قطعه در اصل در گچ ساخته شده بود و تا سال 1931 در نسخه برنزی آشنا آن ریخته‌گری نشد، یعنی پس از مرگ هنرمند در سال 1916 به عنوان عضوی از یک هنگ توپخانه ایتالیایی در طول جنگ جهانی اول.

کنستانتین برانکوزی، Mlle Pogany، 1913

عکس: با اجازه CC/Flickr/Steve Guttman NYC

12. کنستانتین برانکوزی، Mlle Pogany، 1913

برانکوزی که در رومانی به دنیا آمد، یکی از مهم‌ترین مجسمه‌سازان مدرنیسم اوایل قرن بیستم و در واقع یکی از مهم‌ترین شخصیت‌ها در کل تاریخ مجسمه‌سازی بود. برانکوزی که نوعی پروتو مینیمالیست بود، اشکالی از طبیعت گرفت و آنها را به بازنمایی های انتزاعی ساده کرد. سبک او متاثر از هنر عامیانه میهنش بود که اغلب دارای الگوهای هندسی پر جنب و جوش و نقوش تلطیف شده بود. او همچنین هیچ تمایزی بین ابژه و پایه قائل نشد و در موارد خاص، آنها را به عنوان اجزای قابل تعویض تلقی کرد - رویکردی که نشان‌دهنده گسست اساسی با سنت‌های مجسمه‌سازی بود. این قطعه نمادین پرتره ای از مدل و معشوق او، مارگیت پوگانی، یک دانشجوی هنر مجارستانی است که او در سال 1910 در پاریس با او آشنا شد. اولین تکرار در سنگ مرمر حک شده بود و پس از آن یک کپی گچی که این برنز از آن ساخته شد. خود گچ در نمایشگاه افسانه‌ای اسلحه‌خانه در سال 1913 در نیویورک به نمایش گذاشته شد، جایی که منتقدان آن را مورد تمسخر و تحقیر قرار دادند. اما همچنین این قطعه بیشترین تکثیر در نمایش بود. برانکوزی روی نسخه های مختلفی از آن کار کردMlle Poganyبرای حدود 20 سال

 
دوشان، چرخ دوچرخه، 1913

عکس: با حسن نیت از موزه هنر مدرن

13. دوشان، چرخ دوچرخه، 1913

چرخ دوچرخهاو را اولین آماده انقلابی دوشان می دانند. با این حال، زمانی که او این قطعه را در استودیوی خود در پاریس تکمیل کرد، واقعاً نمی دانست آن را چه نامی بگذارد. دوشان بعداً گفت: "این ایده خوشحال کننده بود که چرخ دوچرخه را به صندلی آشپزخانه ببندم و چرخش آن را تماشا کنم." سفری به نیویورک در سال 1915 و قرار گرفتن در معرض تولید گسترده اجناس کارخانه ای شهر طول کشید تا دوشان اصطلاح آماده را ارائه دهد. مهمتر از آن، او متوجه شد که ساختن هنر به شیوه سنتی و دست ساز در عصر صنعتی بیهوده به نظر می رسد. او معتقد بود که چرا وقتی اقلام تولیدی در دسترس هستند می توانند این کار را انجام دهند، چرا ناراحت شویم. برای دوشان، ایده پشت این اثر هنری مهمتر از نحوه ساخت آن بود. این تصور - شاید اولین نمونه واقعی از هنر مفهومی - تاریخ هنر را در آینده کاملاً متحول خواهد کرد. با این حال، بسیار شبیه یک شیء معمولی خانگی، اصلی استچرخ دوچرخهزنده ماند: این نسخه در واقع یک ماکت است که مربوط به سال 1951 است.

الکساندر کالدر، سیرک کالدر، 1926-31

عکس: موزه هنر آمریکایی ویتنی، © 2019 بنیاد کالدر، نیویورک/انجمن حقوق هنرمندان (ARS)، نیویورک

14. الکساندر کالدر، سیرک کالدر، 1926-31

وسیله ای دوست داشتنی از مجموعه دائمی موزه ویتنی،سیرک کالدرجوهر بازیگوشی را که الکساندر کالدر (1898-1976) به عنوان هنرمندی که به شکل دهی مجسمه بیستم کمک کرد به ارمغان آورد، تقطیر می کند.سیرککه در زمان هنرمند در پاریس خلق شد، نسبت به "موبایل" آویزان او کمتر انتزاعی بود، اما در نوع خود، به همان اندازه جنبشی بود: عمدتاً از سیم و چوب ساخته شده بود.سیرکنقش اصلی برای اجراهای بداهه بود، که در آن کالدر در اطراف چهره‌های مختلفی حرکت می‌کرد که مانند استاد حلقه‌ای خداگونه، پیچ‌خورده، بلع شمشیر، رام‌کننده شیر و غیره را به تصویر می‌کشید.

 
Aristide Maillol، L'Air، 1938

عکس: با حسن نیت از موزه جی پل گتی

15. Aristide Maillol، L'Air، 1938

به عنوان نقاش و طراح ملیله و همچنین مجسمه ساز، هنرمند فرانسوی آریستید مایلول (1861-1944) را می توان به عنوان یک نئوکلاسیکیست مدرن توصیف کرد که چرخشی ساده و ساده در قرن بیستم بر روی مجسمه های سنتی یونانی-رومی انجام داد. همچنین می‌توان او را محافظه‌کار رادیکال توصیف کرد، اگرچه باید به خاطر داشت که حتی معاصران آوانگارد مانند پیکاسو آثاری را در اقتباسی از سبک نئوکلاسیک پس از جنگ جهانی اول تولید کردند. موضوع مایلول برهنه زن بود.L'Airاو تضادی بین توده مادی سوژه‌اش، و نحوه شناور بودن سوژه در فضا ایجاد کرده است - به‌طور مثال، فیزیکال کسل‌کننده را با حضور محو می‌کند.

یایویی کوساما، انباشت شماره 1، 1962

عکس: با اجازه CC/Flickr/C-Monster

16. Yayoi Kusama, Accumulation No 1, 1962

کوساما، هنرمند ژاپنی که در رسانه های متعددی کار می کند، در سال 1957 به نیویورک آمد و در سال 1972 به ژاپن بازگشت. در این مدت، او خود را به عنوان یکی از چهره های اصلی صحنه مرکز شهر تثبیت کرد، هنری که هنرش پایه های بسیاری از جمله پاپ آرت، مینیمالیسم را تحت تاثیر قرار داد. و هنرهای نمایشی او به عنوان یک زن هنرمند که اغلب به تمایلات جنسی زنان اشاره می کرد، پیشرو هنر فمینیستی نیز بود. کار کوساما اغلب با الگوهای توهم زا و تکرار اشکال مشخص می شود، تمایلی که ریشه در شرایط روانی خاص - توهمات، OCD - از کودکی داشته است. تمام این جنبه‌های هنر و زندگی کوسوما در این اثر منعکس شده است، که در آن یک صندلی راحتی معمولی و روکش‌دار به‌طور ناامیدکننده‌ای در اثر طغیان طاعون‌مانند برآمدگی‌های فالیک ساخته شده از پارچه‌های پر شده دوخته شده است.

تبلیغات

 
ماریسول، زنان و سگ، 1963-64

عکس: موزه هنر آمریکایی ویتنی، نیویورک، © 2019 Estate of Marisol/ گالری هنری آلبرایت-ناکس/انجمن حقوق هنرمندان (ARS)، نیویورک

17. ماریسول، زنان و سگ، 1963-64

ماریسول اسکوبار (1930-2016) که به سادگی با نام کوچکش شناخته می شود، در پاریس از پدر و مادری ونزوئلایی به دنیا آمد. او به عنوان یک هنرمند، با پاپ آرت و بعداً اوپ آرت مرتبط شد، اگرچه از نظر سبک، به هیچ یک از این دو گروه تعلق نداشت. در عوض، او تابلوهای فیگوراتیو را خلق کرد که به معنای طنزهای فمینیستی از نقش های جنسیتی، سلبریتی و ثروت بود. درزن و سگاو عینیت بخشیدن به زنان را به عهده می گیرد، و روشی که از معیارهای زنانگی تحمیلی مردان برای وادار کردن آنها به انطباق استفاده می شود.

اندی وارهول، جعبه بریلو (پدهای صابون)، 1964

عکس: با اجازه CC/Flickr/Rocor

18. اندی وارهول، جعبه بریلو (پدهای صابون)، 1964

جعبه بریلو شاید بهترین شناخته شده در میان مجموعه ای از آثار مجسمه سازی است که وارهول در اواسط دهه 60 خلق کرد و به طور موثر تحقیقات او را در مورد فرهنگ پاپ به سه بعد تبدیل کرد. درست به نامی که وارهول به استودیوی خود - Factory داده بود - این هنرمند نجارها را استخدام کرد تا نوعی خط مونتاژ کار کنند و جعبه های چوبی به شکل کارتن برای محصولات مختلف از جمله کچاپ هاینز کچاپ، کلوگز کورن فلکس و سوپ کمپبل را به هم میخکوب کردند. خوب پد صابون بریلو. سپس هر جعبه را با رنگی مطابق با رنگ اصلی (در مورد بریلو سفید) قبل از اضافه کردن نام و نشان محصول در صفحه ابریشمی رنگ آمیزی کرد. جعبه‌ها که به صورت چندتایی ایجاد می‌شدند، اغلب در پشته‌های بزرگ نشان داده می‌شدند، و در واقع هر گالری را که در آن بودند به یک فکس فرهنگی بالا از یک انبار تبدیل می‌کردند. شکل و ساخت سریالی آنها شاید اشاره ای به سبک مینیمالیستی بود که در آن زمان نوپا بود. اما نکته واقعیجعبه بریلواین است که چگونه تقریب نزدیک آن به چیز واقعی، قراردادهای هنری را بر هم می زند، به این معنی که هیچ تفاوت واقعی بین کالاهای ساخته شده و کارهای استودیو یک هنرمند وجود ندارد.

تبلیغات

 
دونالد جاد، بدون عنوان (پشته)، 1967

عکس: با اجازه CC/Flickr/Esther Westerveld

19. دونالد جاد، بدون عنوان (پشته)، 1967

نام دونالد جاد مترادف با هنر مینیمال است، جنبش اواسط دهه 60 که فشار عقلگرایانه مدرنیسم را به موارد ضروری تقلید کرد. برای جاد، مجسمه سازی به معنای بیان حضور ملموس اثر در فضا بود. این ایده با اصطلاح "شیء خاص" توصیف شد، و در حالی که سایر مینیمالیست ها آن را پذیرفتند، جاد مسلماً با استفاده از جعبه به عنوان فرم امضای خود، خالص ترین بیان را به این ایده داد. مانند وارهول، او آنها را به عنوان واحدهای تکراری با استفاده از مواد و روش های به عاریت گرفته شده از ساخت صنعتی تولید کرد. برخلاف قوطی‌های سوپ وارهول و مرلینز، هنر جاد به هیچ چیز خارج از خودش اشاره نمی‌کند. «پشته‌های» او یکی از شناخته‌شده‌ترین قطعات اوست. هر کدام از گروهی از جعبه های کم عمق یکسان ساخته شده از ورق فلزی گالوانیزه تشکیل شده است که از دیوار بیرون می زند تا ستونی از عناصر با فواصل مساوی ایجاد کند. اما جاد، که کار خود را به عنوان یک نقاش آغاز کرد، به همان اندازه که به فرم علاقه داشت، به رنگ و بافت نیز علاقه داشت، همانطور که در اینجا با لاک سبز رنگ بدنه خودکار که روی جلوی هر جعبه اعمال می شود، مشاهده می شود. اثر متقابل جاد از رنگ و مواد می دهدبدون عنوان (پشته)ظرافت سختگیرانه ای که مطلق گرایی انتزاعی آن را نرم می کند.

اوا هسه، قطع تماس، 1966

عکس: با اجازه CC/Flickr/Rocor

20. اوا هسه، قطع تماس، 1966

مانند بنگلیس، هسه زنی هنرمند بود که پستمینیمالیسم را از یک منشور احتمالاً فمینیستی فیلتر کرد. یک یهودی که در کودکی از آلمان نازی گریخت، اشکال ارگانیک را کشف کرد و قطعاتی از فایبرگلاس صنعتی، لاتکس و طناب ایجاد کرد که پوست یا گوشت، اندام تناسلی و سایر قسمت‌های بدن را تداعی می‌کرد. با توجه به سابقه او، وسوسه انگیز است که در آثاری مانند این، جریانی از تروما یا اضطراب پیدا کنیم.

تبلیغات

 
ریچارد سرا، یک تن پراپ (خانه پوشالی)، 1969

عکس: با حسن نیت از موزه هنر مدرن

21. Richard Serra، One Ton Prop (House of Cards)، 1969

به دنبال جاد و فلاوین، گروهی از هنرمندان از زیبایی‌شناسی خطوط پاک مینیمالیسم دور شدند. به عنوان بخشی از این نسل پست مینیمالیستی، ریچارد سرا مفهوم شیء خاص را بر روی استروئیدها قرار داد، مقیاس و وزن آن را بسیار بزرگتر کرد و قوانین گرانش را جزئی از ایده ساخت. او اعمال تعادل نامطمئن را از صفحات و لوله‌های فولادی یا سربی با وزن چندین تن ایجاد کرد که تأثیری بر ایجاد حس تهدید به کار داشت. (در دو مورد، دکل‌هایی که قطعات Serra را نصب می‌کردند، در اثر فروریختن کار کشته یا معلول شدند.) در دهه‌های اخیر، کار سرا از اصلاح منحنی‌خطی استفاده کرده است که آن را بسیار محبوب کرده است، اما در ابتدا، کارهایی مانند One Ton Prop (House) of Cards)، که دارای چهار صفحه سربی است که به یکدیگر تکیه داده اند، نگرانی های او را با صراحت وحشیانه بیان می کرد.

رابرت اسمیتسون، اسکله اسپیرال، 1970

عکس: با اجازه CC/Wikimedia Commons/Soren.harward/Robert Smithson

22. رابرت اسمیتسون، اسپیرال جتی، 1970

به دنبال روند کلی ضدفرهنگی در دهه‌های 1960 و 1970، هنرمندان شروع به شورش علیه تجاری‌گرایی دنیای گالری‌ها کردند و اشکال هنری کاملاً جدیدی مانند کارهای خاکی را توسعه دادند. رابرت اسمیتسون (1938-1973) که به عنوان لند آرت نیز شناخته می‌شود، به همراه هنرمندانی مانند مایکل هایزر، والتر دی ماریا و جیمز تورل، به بیابان‌های غرب ایالات متحده برای خلق آثاری به یاد ماندنی دست زد. هماهنگ با محیط اطراف خود عمل کردند. این رویکرد خاص سایت، همانطور که نامش پیدا شد، اغلب از موادی استفاده می کرد که مستقیماً از چشم انداز گرفته می شد. در مورد اسمیتسون چنین استاسکله مارپیچ، که از Rozel Point در ساحل شمال شرقی دریاچه به دریاچه نمک بزرگ یوتا می رود. ساخته شده از گل، کریستال های نمک و بازالت استخراج شده در محل،اندازه گیری اسکله مارپیچی1500 در 15 فوت. این دریاچه برای چندین دهه در زیر دریاچه غوطه ور بود تا اینکه خشکسالی در اوایل دهه 2000 دوباره آن را به سطح آب آورد. در سال 2017،اسکله مارپیچبه عنوان اثر هنری رسمی یوتا نامگذاری شد.

 
لوئیز بورژوا، عنکبوت، 1996

عکس: با اجازه CC/Wikimedia Commons/FLICKR/Pierre Metivier

23. لوئیز بورژوا، عنکبوت، 1996

امضای این هنرمند فرانسوی الاصل،عنکبوتدر اواسط دهه 1990 زمانی که بورژوا (1911-2010) در دهه هشتاد خود بود، ایجاد شد. این در نسخه های متعددی در مقیاس های مختلف وجود دارد، از جمله برخی که به یاد ماندنی هستند.عنکبوتبه معنای ادای احترام به مادر هنرمند، یک مرمت کننده ملیله است (از این رو کنایه از تمایل عنکبوتیان به تارهای نخ ریسی است).

آنتونی گورملی، فرشته شمال، 1998

شاتر استاک

24. آنتونی گورملی، فرشته شمال، 1998

برنده جایزه معتبر ترنر در سال 1994، آنتونی گورملی یکی از مشهورترین مجسمه سازان معاصر در بریتانیا است، اما او همچنین به دلیل دیدگاه منحصر به فرد خود در هنر فیگوراتیو در سراسر جهان شناخته شده است، هنری که در آن تغییرات گسترده ای در مقیاس و سبک ایجاد شده است. در بیشتر موارد، روی همان الگو: بازیگرانی از بدن خود هنرمند. این در مورد این بنای بالدار عظیم که در نزدیکی شهر گیتسهد در شمال شرقی انگلستان قرار دارد صادق است. واقع در امتداد یک بزرگراه اصلی،فرشتهبه ارتفاع 66 فوت می رسد و از نوک بال تا نوک بال به عرض 177 فوت می رسد. به گفته گورملی، این اثر به‌عنوان نوعی نشانگر نمادین بین گذشته صنعتی بریتانیا (مجسمه در کشور زغال‌سنگ انگلستان، قلب انقلاب صنعتی واقع شده است) و آینده پسا صنعتی آن در نظر گرفته شده است.

 
آنیش کاپور، دروازه ابری، 2006

با حسن نیت CC/Flickr/Richard Howe

25. آنیش کاپور، دروازه ابری، 2006

شیکاگوئی‌ها به خاطر شکل بیضی‌شکل خمیده‌اش آن را با محبت «لوبیا» نامیده‌اند.دروازه ابری، مرکز هنری عمومی آنیش کاپور برای پارک هزاره دوم شهر، هم اثر هنری و هم معماری است و یک راهروی آماده اینستاگرام برای کالسکه های یکشنبه و سایر بازدیدکنندگان پارک فراهم می کند. ساخته شده از فولاد آینه ای،دروازه ابریانعکاس خانه سرگرم کننده و مقیاس بزرگ آن را به شناخته شده ترین اثر کاپور تبدیل کرده است.

ریچل هریسون، اسکندر مقدونی، 2007

با حسن نیت از هنرمند و گرین نفتالی، نیویورک

26. راشل هریسون، اسکندر مقدونی، 2007

کار ریچل هریسون فرمالیسم کامل را با مهارتی در آغشته کردن عناصر به ظاهر انتزاعی به معانی متعدد، از جمله معانی سیاسی، ترکیب می‌کند. او به شدت به یاد ماندگاری و اختیارات مردانه ای که همراه با آن است، زیر سوال می برد. هریسون قسمت اعظم مجسمه‌هایش را با چیدن و چیدمان بلوک‌ها یا اسلب‌های فوم استایروفوم، قبل از پوشاندن آنها در ترکیبی از سیمان و شکوفایی نقاشی، خلق می‌کند. گیلاس در بالای آن نوعی شی پیدا شده است، چه به تنهایی یا در ترکیب با دیگران. نمونه بارز این مانکن در بالای فرم کشیده و رنگ آمیزی شده است. این اثر با پوشیدن شنل و ماسک آبراهام لینکلن رو به عقب، نظریه مرد بزرگ تاریخ را با تداعی فاتح جهان باستان که قد بلند بر روی صخره ای به رنگ دلقک ایستاده است، به ارمغان می آورد..


زمان ارسال: مارس-17-2023